تعاریف عمومی گرامر ترکی استانبولی
GENEL TANIMLAR
به سیستم های اشاره ای که احساس و افکار انسان ها را بیان می کند زبان می گویند. انسان ها معمولا به صورت صدا ، گفتگو و نوشته با هم ارتباط برقرار می کنند.
حروف مفهوم دار ویا تلفیق حروف را کلمه می گویند. مانند : İn-san , Er-kek , Ka-dın
در زبان ترکی هشت نوع کلمه وجود دارد:
Eylem | Ünlem | Bağlaç | İlgeç | Belirteç | Adıl | Sıfat | Ad |
فعل | ندا | حرف ربط | اَدات | قید | ضمیر | صفت | اسم |
ادات :
کلمهای که به تنهایی معنی مستقلّی ندارد و معنی آن در کنار کلمهای دیگر مشخص میشود مانند: «بر»،« از»، «که» ، «هم» ، ، «چه»، «کجا»، «کی»، «کدام»، «کدامین»،….
در زبان ترکی برای اسم ها کلمات اضافه پیشوند ویا پسوند جنسیتی وجود ندارد.
مثلا در زبان عربی و آلمانی با اضافه کردن پیشوند ویا پسوند جنسیت اسم نشان داده می شود. ولی در زبان ترکی برای جنسیت اسم ها کلمات جداگانه ای وجود دارد. مانند:
زن | Kadın | مرغ | Tavuk |
مرد | Erkek | خروس | Horoz |
در زبان ترکی صفت ها همیشه قبل از اسامی می آید و با جنسیت اسمها ، صفت تغییر نمی کند. مانند:
Güzel kız , Kırmızı çiçek , Mavi göz , Uzun ağaç , kısa adam……
هجا (سیلاب) Hece : صدایی که باید نفس از دهان بیرون آید ویا تلفیق صدا ها را هجا می گویند.
مانند:İn-san , Er-kek , Ka-dın , Ev , Şu , Bu , O …. .
ریشه Kök : بعد از جداسازی پسوند از کلمات باقی مانده واحد مفهوم وار را ریشه می گویند.
ریشه در ترکی هیچوقت تغییر نمی کند. فقط پسوند های اضافه شده تغییر می کند. مثال:
İnsanlar → İnsan(kök) +lar(ek) ; Gözlük → Göz (kök) + lük (ek)
بنیاد (ریشه غیر حقیقی) Gövde :
کلمات تولید شده از ریشه کلمه و پسوند های ساختاری(yapım ekleri) را Gövde می گویند. مانند :
Gözlük عینک | lük → | Göz + چشم |
(gövde) بنیاد | پسوند ساختاریyapım eki | ریشه کلمه |
پسوند Ek : حرف ویا حروف اضافه شده به ریشه کلمات را پسوند می گویند.
با برخی از پسوند ها ریشه برخی از افعال عوض می شود.
در زبان ترکی دو نوع پسوند اصلی وجود دارد:
۱ – پسوند های صرفی Çekim eki
2–پسوند های ساختاری Yapım eki
توجه : در این مورد در آینده توضیحات بیشتر ارایه خواهد گردید.
جمله Cümle: سریال ویا مجموعه کلماتی که احساس و اندیشه انسان را بیان بکنند ویا حکمی در آن باشد را ، جمله می گویند.
جمله تشکیل شده است از : فاعل ، مفعول ، تمام کننده و فعل .
مثال :
سارا کتاب می خواند. | Okuyor. می خواند | Kitap کتاب | Sara سارا |
فعل | مفعول | فاعل | |
Yüklem | Nesne | Özne |
فاعل Özne: کننده کار را چه جاندار و چه بی جان را فاعل می گویند. مثال:
انگین درس می خواند. Engin (Özne) ders çalışıyor.
فعل Yüklem: در مرحله واقع شدن کار ویا طرز تشکیل حکمی را فعل می گویند. مثال:
ماریا ترکی یاد می گیرد. | Öğreniyor. | Türkçe | Mariya |
فعل Yüklem |
مفعول Nesne: کاری که فعل بر آن واقع می شود ویا فاعل انجام می دهد را مفعول می گویند.
مفعول بر دو قسم است:
– مفعول معلوم – مفعول بیواسطه (Belirtili nesne)
حسن آب را خورد. Hasan suyu içti.
– مفعول نامعلوم (Belirtisiz nesne)
حسن آب خورد. Hasan su içti.
فعل معلوم (Belirtili nesne) پسوند «را» می گیرد.که در ترکی این پسوندها ı , i , u , ü
می باشد. مثال: خانه را دید. Evi gördü.
متمم فعل Tümleç: مفهوم فعل بیان می کند ویا واقع شدن فعل را تمام می کند. مثال:
من به سینما می روم | Ben sinemaya gidiyorum. |